پناهجویانی که ایران اخراج کرد
و 'طالبان به زندگی‌شان پایان داد'

یافته‌های افغانستان اینترنشنال که همزمان با ۲۷ قوس/ آذر ۱۴۰۴ (۱۸ دسامبر) روز جهانی مهاجرین منتشر می‌شود، نشان می‌دهد که شماری از پناهجویان افغان پس از بازگشت اجباری از ایران با بازداشت‌های خودسرانه، شکنجه و قتل‌های فراقانونی در افغانستان مواجه شده‌اند. پرونده‌های مستندسازی‌شده الگویی تکرارشونده از خشونت علیه بازگشت‌کنندگان را نشان می‌دهند، و بستگان قربانیان، طالبان را مسئول می‌دانند.

افغانستان اینترنشنال دست‌کم شش قتل فراقانونی و ۱۱ بازداشت بازگشت‌کنندگان بعد از بازگشت اجباری از ایران را مستندسازی کرده است. با این حال ممکن است آمار قربانیان بیشتر باشد.

اسکندر مومنی، وزیر داخله ایران، تایید کرده است که تنها امسال حدود یک‌ونیم میلیون افغان از ایران خارج شده‌اند و بیش از ۷۰ درصد این بازگشت‌ها «خودمعرف» و «داوطلبانه» بوده است. با این حال، اخراج‌شدگان می‌گویند «فشارهای شدید اداری، اقتصادی، امنیتی و اجتماعی» آنان را وادار به بازگشت کرده است.

مهاجران افغان در ایران می‌گویند که پولیس با بازرسی خیابانی، یورش به محل‌های کار و خوابگاه‌ها و انتقال آن‌ها به مراکز نگهداری موقت، مهاجران و پناهجویان افغان را بازداشت کرده و به بازگشت اجباری وادار کرده است. این بازداشت‌ها در مواردی با توهین و تحقیر به همراه بوده است. بازگشت‌ها عمدتاً بدون طی مراحل قانونی رسمی صورت گرفته‌اند.

جمهوری اسلامی ایران از اصطلاح «اتباع غیرمجاز» یا «مهاجران غیرقانونی» برای افرادی که اخراج می‌شوند استفاده می‌کند. اما طبق کنوانسیون ۱۹۵۱ ژنو درباره وضعیت پناهندگان، هر کسی که به‌دلیل ترس موجه از آزار یا تعقیب به خاطر نژاد، مذهب، ملیت، عضویت در گروه اجتماعی خاص یا عقاید سیاسی، از کشور خود گریخته و نمی‌تواند یا نمی‌خواهد به آن بازگردد، پناهجو محسوب می‌شود. این تعریف شامل کسانی هم می‌شود که پرونده پناهندگی‌شان هنوز بررسی نشده است.

پس از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان (اسد/ مرداد ۱۴۰۰)، میلیون‌ها افغان به‌دلیل نقض گسترده حقوق بشر و فقر، به کشورهای مختلف مهاجرت کردند. با این حال، ایران، پاکستان و برخی دیگر از کشورها، کارزار گسترده‌ای برای اخراج آن‌ها آغاز کرده‌اند.

فلیپو گراندی، کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان روز پنجشنبه ۱۵ عقرب در کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد بازگشت اجباری افغان‌ها از ایران و پاکستان را «نگران‌کننده» خواند. آقای گراندی تایید کرد که: «این اقدام بسیاری را از حمایت لازم محروم کرده و آنان را به محیطی ناامن بازگردانده است.»

سازمان‌های حقوق بشری هشدار دادند که اخراج افغان‌ها می‌تواند آنان را در معرض تعقیب، آزار و شرایط خطرناک در افغانستان قرار دهد اما این هشدارها نتوانسته است جلو اخراج فزاینده را بگیرد.

نقض اصل عدم اخراج اجباری

اصل عدم بازگرداندن اجباری در حقوق بین‌الملل می‌گوید هیچ کشوری نباید افراد را به جایی بازگرداند که جان یا آزادی‌شان تهدید شود.

ملک‌ستیز، پژوهشگر روابط بین‌الملل، می‌گوید با وجود اینکه ایران عضو کنوانسیون وضعیت پناهندگان نیست، اصولی در حقوق بین‌الملل وجود دارد که همه کشورها موظف به رعایت آن‌اند: هر پناهجویی که درخواست حمایت سیاسی می‌کند و جانش در صورت بازگشت تهدید می‌شود، نباید به‌صورت اجباری به کشورش بازگردانده شود، زیرا ممکن است با پیگرد قانونی، شکنجه یا قتل مواجه شود. به گفته او، ایران این اصل را رعایت نکرده و شهروندان افغان را در معرض خطر بازگردانده است.

آژانس پناهندگان سازمان ملل به ایران و پاکستان توصیه کرده است که بازگرداندن اجباری افغان‌ها را متوقف کنند، اما این دو کشور همچنان به اخراج‌ها ادامه می‌دهند. عفو بین‌الملل نیز این اخراج‌ها را «غیرقانونی» اعلام کرده است.

روش تحقیق

این گزارش بر پایه گفت‌وگوهای مستقیم با منابع دست‌اول، از جمله قربانیان، خانواده‌ها و نزدیکان آنان تهیه شده است. افغانستان اینترنشنال همچنین ویدیوهایی دلخراش از اجساد قربانیان، مدارک پزشکی و عکس‌هایی از آثار خشونت و شکنجه بر بدن آنها مشاهده کرده است. این رسانه دیدگاه وزارت خارجه ایران را درباره این رویدادها جویا شد، اما پاسخی دریافت نکرد. گروه طالبان نیز معمولاً نقش اعضای خود در قتل‌های هدفمند در افغانستان را انکار می‌کند.

روایت قربانیان

قتل محافظ سابق جنرال داوود

یک کارمند وزارت امور داخله سابق افغانستان به نام «کمین جان» شام شنبه سوم عقرب/ آبان ۱۴۰۴ در روستای چشمه گرمک ولسوالی فرخار ولایت تخار، در شمال‌شرق افغانستان کشته شد. منابع از ولایت تخار گفتند افراد مسلح از یک خودرو «سراچه» به سوی کمین جان تیراندازی کردند و سپس پا به فرار گذاشتند.

کمین جان حدود یک سال قبل از این رویداد از ایران اخراج شده بود.

او از زمانی که از ایران به ولایت تخار بازگشت مشغول کشاورزی بود. کمین جان در گذشته به‌عنوان محافظ جنرال داوود داوود، فرمانده عمومی پولیس در شمال افغانستان، کار کرده بود.

قتل کمین جان یک رویداد استثنایی نیست. دو هفته قبل از مرگ او، جسد یک سرباز حکومت پیشین افغانستان -که او هم از ایران اخراج شده بود- در ولایت فراه، در غرب افغانستان پیدا شد.

گل‌احمد را «زنده بردند اما جسدش را پس دادند»

روز جمعه ۱۱ میزان/ مهر ۱۴۰۴ جسد گل‌احمد، کارمند وزارت امور داخله حکومت پیشین افغانستان در شهر فراه در جنوب‌غرب افغانستان پیدا شد.

خانواده گل‌احمد می‌گوید او را افرادی از خانه‌اش بردند که کارت شناسایی استخبارات طالبان را با خود داشتند.

گل‌احمد سه ماه و بیست روز ناپدید بود. سرانجام در یازدهم میزان جسد این جوان را به خانواده‌اش پس دادند.

گل‌احمد قبلا در چارچوب فرماندهی پولیس افغانستان در ولایت فراه کار کرده بود.  امیر ارسلان، برادر قربانی، به افغانستان اینترنشنال گفت که برادرش در زمان جمهوریت «تسلیم» شده بود و سلاح خود را به طالبان تحویل داده و کارت عفو گرفته بود.

این سرباز حکومت پیشین، برای نجات از خطر انتقام‌گیری طالبان چند بار به ایران رفت. آخرین بار در ماه رمضان گذشته (در حمل/ فروردین ۱۴۰۴) -پس از افزایش فشارهای جمهوری اسلامی بر مهاجرین- مجبور به بازگشت به افغانستان شد.

امیر ارسلان، برادر قربانی، گفت خواهان تحقیق از «استخبارات طالبان در فراه» در مورد قتل برادرش است. زیرا به گفته او نیروهای استخبارات طالبان او را زنده بردند و جسدش را نیز همین اداره به این خانواده سپرده است.

از گل‌احمد پنج فرزند «سه پسر و دو دختر» به‌جا مانده است. خانواده‌اش از مقام‌های طالبان می‌خواهد دادخواست‌شان را علیه اداره استخبارات طالبان در فراه پیگیری کند. با این حال طالبان تاکنون پاسخی به این درخواست نداده است.

دو گلوله در سر عبدالولی نعیمی، یک گلوله در گلویش

حدود یک ماه پیشتر از پیدا شدن جسد گل‌احمد در فراه، یک رویداد مشابه در کابل اتفاق افتاد.

جسد عبدالولی نعیمی، افسر پیشین قطعات خاص افغانستان در دهم سنبله/ شهرویور ۱۴۰۴ پس از دو هفته ناپدید بودن در ریاست خدمات طب عدلی کابل پیدا شد.

نعیمی که زاده ولایت پنجشیر است، در ۲۴ اسد/ مرداد ۱۴۰۴ از ایران به کابل بازگشته بود.

منابع از کابل به افغانستان اینترنشنال گفتند او در ۲۴ اسد/ مرداد به کابل برگشت و تنها دو روز بعد از بازگشت در ۲۶ اسد/ مرداد ناپدید شد.

به گفته منابع محلی،‌ «آثار دو گلوله در سر و گردن جسد مشهود بود، دست چپش شکسته بود و علایم شکنجه در بدون او دیده می‌شد.»

در تصاویری که از جسد نعیمی به افغانستان اینترنشنال رسیده، زخم‌هایی در پیشانی و دماغ او دیده می‌شود. منابع گفتند از کبودی‌های دستان او معلوم است که در جریان شکنجه، دستانش از پشت سر بسته شده بود.

عبدالولی نعیمی ازدواج کرده بود و از او چهار کودک به‌جا مانده است.

حدود ۱۱ روز قبل از ناپدیدشدن عبدالولی، جسد یک کارمند دیگر دولت پیشین در پروان، در شمال کابل، پیدا شده بود.

سه بار تلاش ناکام برای پناه‌یافتن در ایران

در ۱۵ اسد/ مرداد ۱۴۰۴ جسد فهیم جبلی قاضی‌زاده در شفاخانه ولایتی پروان پیدا شد.

قاضی‌زاده در حکومت سابق ضابط قطعات خاص پروان (مامور واحدهای ویژه استان پروان) بود.

او دو روز قبل در ۱۳ اسد/ مرداد ناپدید شده بود.

یک منبع نزدیک به آقای قاضی‌خانی به افغانستان اینترنشنال گفت او از ترس انتقام‌گیری طالبان -زمانی که بازداشت‌ها و جستجوهای طالبان در پروان تشدید می‌شد- سه بار «از راه قاچاقی» به ایران رفت اما هر بار به‌دلیل فشارهایی که در ایران وجود داشت مجبور شد به افغانستان برگردد.

این نظامی پیشین افغانستان در ماه اسد/ مرداد به خانه یکی از بستگانش در منطقه ریگ روان ولایت کاپیسا رفته بود، اما در برگشت بازداشت شد و سپس جنازه‌اش در شفاخانه پروان پیدا شد.

فهیم قاضی‌خانی باشنده اصلی روستای چهاربرج ولسوالی جبل سراج بود و از او دو فرزند به‌جا مانده است.

کمتر از سه هفته پیش از این رویداد یک فرمانده نظامی سابق حزب جنبش در ولایت سرپل کشته شده بود.

محافظ مارشال دوستم تنها یک روز پس از اخراج از ایران کشته شد

در ۲۸ سرطان/ تیر ۱۴۰۴ عزت‌الله، فرمانده سابق حزب جنبش ملی افغانستان در سرپل، در شمال افغانستان کشته شد.

عزت‌الله تنها یک روز پیش از ایران بازگشته بود.

احسان نیرو، سخنگوی حزب جنبش ملی به افغانستان اینترنشنال گفت عزت‌الله بعد از تسلط طالبان در افغانستان به ایران پناه برده بود اما پس از اتمام مهلت ویزایش، «غیرمجاز» تلقی می‌شد و مجبور شد به سرپل برگردد.

منابع آگاه از حزب جنبش ملی افغانستان می‌گویند فرمانده عزت‌الله مشهور به «قومندان زیل» از محافظان مارشال عبدالرشید دوستم، رهبر این حزب بود.

عبدالرشید دوستم، معاون سابق ریاست‌جمهوری افغانستان و از مخالفان پرنفوذ طالبان در شمال کشور است.

سخنگوی حزب جنبش ملی در گفت‌وگو با افغانستان اینترنشنال گفت اخراج فرماندهان نظامی این حزب از سوی دولت ایران با توجه به شرایط جاری در افغانستان پرسش‌برانگیز است.

احسان نیرو گفت حزب جنبش ملی افغانستان نه‌تنها با ایران که با همه کشورهای همسایه روابط خوب دارد، اما دولت ایران که وضعیت افغانستان را به درستی درک می‌کند، نباید افراد در معرض خطر را به کام مرگ بفرستد.

افغانستان اینترنشنال علاوه بر کشتار اخراج‌شدگان از ایران، مواردی از بازداشت مهاجران بازگشته به افغانستان را نیز مستندسازی کرده است.

بازداشت و شکنجه

دو بار شکنجه
در فاریاب و قندوز

در تازه‌ترین مورد یک دگروال حکومت پیشین افغانستان در قندوز به نام خال‌محمد روز پنجشنبه ۱۳ قوس/ آذر ۱۴۰۴ به افغانستان اینترنشنال خبر داد که از سوی مقام‌های حوزه دوم امنیتی طالبان در قندوز به شدت مورد شکنجه قرار گرفته است.

این دگروال پیشین گفت بعد از اخراج از ایران، بار اول در فاریاب شکنجه شد؛ «طالبان مرا در فاریاب بازداشت کردند و ناخن‌های دستم را کشیدند». خال‌محمد بعد از آزادی تصمیم گرفت از فاریاب به قندوز پناه ببرد تا از بازداشت و شکنجه در امان بماند. اما بار دوم طالبان در قندوز نیز به خانه‌اش هجوم بردند و او را به شدت لت‌وکوب کردند.

خال‌محمد گفت که معاون جنایی حوزه امنیتی طالبان در ولسوالی امام صاحب قندوز او را به مرگ تهدید کرده است.

به گفته او ۱۰ نیروی طالبان نیمه‌شب بدون محکم محکمه به خانه او هجوم آوردند و شروع به لت‌وکوب و شکنجه او و مادرش کردند.

در ویدیوهایی که به دست افغانستان اینترنشنال رسیده، کبودی‌ها و علایم شکنجه در بازوان، پاها و بدن خال‌محمد دیده می‌شود. افغانستان اینترنشنال همچنین مدارک پزشکی را مشاهده کرده است که در آن دیده می‌شود مریم، مادر کهن‌سال خال‌محمد در اثر لت‌وکوب آسیب دیده است.

خال‌محمد در ویدیویی که به افغانستان اینترنشنال فرستاد، گفت که او به‌دلیل «سرباز اوزبیک» بودن در حکومت پیشین افغانستان مورد شکنجه قرار گرفته است.

افغانستان اینترنشنال کارت عودت‌کنندگان آژانس پناهندگان ملل متحد را مشاهده کرده است که نشان می‌دهد خال‌محمد با چهار عضو خانواده‌اش در ۲۵ میزان/ مهر ۱۴۰۱ (۱۷ اکتبر ۲۰۲۲) از ایران اخراج شده است. او بعد از سقوط افغانستان به دست طالبان در اسد/ مرداد ۱۴۰۰ به ایران پناه برده بود.

 بازداشت پنج عضو یک خانواده پنجشیری

 روز پنج‌شنبه ۲۹ عقرب/ آبان ۱۴۰۴ طالبان پنج عضو یک خانواده پنجشیری را در ولایت پروان، در شمال کابل بازداشت کرد.

هر پنج عضو این خانواده در حکومت پیشین افغانستان کار می‌کردند و بعد از سقوط جمهوری اسلامی افغانستان به ایران پناه برده و سپس اخراج شده بودند.  شیرملا، گلبدین، علیم، جان محمد و سلیمان در حکومت پیشین سرباز و افسر بودند.

دو برادر، یک برادرزاده و دو پسرکاکای یک خانواده اصالتا از منطقه‌ «رویدره» ولسوالی شتل پنجشیر شامل بازداشت‌شدگان‌اند. طالبان بعدا چهار عضو این خانواده را رها کرد، اما شیر ملا هنوز در پروان زندانی است.

شیرملا در سال ۱۴۰۲ به ایران رفته بود و بعد از جنگ ۱۲ روزه جمهوری اسلامی ایران در پایان جوزا / خرداد ۱۴۰۴ از محل کارش در یک موترشویی در تهران‌پارس بازداشت و اخراج شد.

بازداشت پرویز سیدخیلی
و فرید سیدخیلی

منابع در پانزدهم سنبله امسال به افغانستان اینترنشنال گزارش دادند که طالبان برای دومین بار، فرید سیدخیلی و پرویز سیدخیلی، نظامیان پیشین را در کابل بازداشت کرد.

فرید سیدخیلی فرمانده لوا و پرویز سیدخیلی فرمانده کندک ارتش در ولایت بغلان بودند.

طالبان یکبار دیگر هم این دو نظامی را در سال ۱۴۰۱ در کابل بازداشت کرده بود. بعد از آزادی از زندان، فرید سیدخیلی در کابل ماند اما پرویز سیدخیلی برای نجات ایران رفت. ماندن در ایران آسان نبود و پرویز اخراج شد.

منابع روز شنبه ۱۵ سنبله/ شهریور ۱۴۰۴ به افغانستان اینترنشنال گفتند که استخبارات طالبان فرید سیدخیلی و پرویز سیدخیلی را پس از بازداشت به مکان نامعلومی منتقل کرد.

فرید سیدخیلی روز جمعه از خانه‌اش در حوزه یازدهم شهر کابل بازداشت شد. شام پنجشنبه پرویز سیدخیلی نیز از یک شفاخانه در حوزه چهارم کابل بازداشت شد.

منابع از کابل گفتند پرویز سیدخیلی حدود یک هفته پیش از بازداشت از ایران اخراج شده بود.

پنج سال زندان برای محمدعارف مصلح

طالبان در ۱۴ جدی/ دی ۱۴۰۳ محمدعارف مصلح مدیر پیشین امنیت ملی ولسوالی رخه را در کابل بازداشت کرد.

آقای مصلح از منطقه «پروان سه» شهر کابل بازداشت شد و دادگاه طالبان او را به پنج سال زندان محکوم کرد.

او در زمان جمهوری اسلامی افغانستان به‌عنوان مدیر امنیت ولسوالی رخه ولایت پنجشیر کار می‌کرد.

پس از ورود طالبان به کابل در اسد ۱۴۰۰، آقای مصلح برای نجات به ایران رفت و پارسال دوباره مجبور به بازگشت شد.

با این حال، پس از بازگشت دستکم دو بار بازداشت شد. ابتدا به ضمانت بزرگان محل آزاد شد، اما دوباره بازداشت و در نهایت از سوی محکمه طالبان به پنج سال زندان محکوم شد.

دادستان پیشین قبل از رسیدن به خانه بازداشت شد

در ۱۸ سنبله/ شهریور خسرو پناه، دادستان پیشین افغانستان که به تازگی از ایران اخراج شده بود در دروازه ولایت پنجشیر در دالان سنگ بازداشت شد.

کبیر واثق، معاون والی پنجشیر تایید کرد که خسرو پناه مشهور به «سارنوال یونس» در پنجشیر دادستان بود.

افراد نزدیک به این دادستان گفتند خانواده‌اش هنوز اطلاع ندارد که او کجاست و با چه سرنوشتی مواجه شده است.

به گفته منابع، خانواده او برای یافتن آقای پناه به اداره‌های محلی طالبان مراجعه کردند اما «با بدرفتاری و بی‌توجهی» مواجه شدند.

آخرین تماسی که خانواده پناه با او داشتند در نزدیکی دروازه پنجشیر در دالان سنگ بود. سپس تماس قطع شد و شاهدان خبر دادند که طالبان او را بازداشت کردند.

به گفته منابع، طالبان محلی در پنجشیر گفته‌اند که خسرو پناه در زندان‌های این ولایت نیست. با این حال این خانواده هیچ تماسی با او ندارند و نمی‌دانند که او به کجا منتقل شده است.

فعالان مدنی نیز در امان نیستند

حمزه الفت قبل از رسیدن به خانه کشته شد

کارمندان حکومت پیشین افغانستان از اصلی‌ترین گروه‌های در معرض خطر بعد از اسد/ مرداد ۱۴۰۰ هستند. اما فعالان مدنی، خبرنگاران و فعالان حقوق بشر نیز در امان نیستند و بازداشت و در مواردی قتل‌های فراقانونی مواجه شده‌اند.

یکی از برجسته‌ترین رویدادهای قتل فعالان مدنی کشته‌شدن حمزه الفت در ۲۹ جدی/ دی ۱۴۰۳ در زادگاهش دایکندی است.

استخبارات طالبان پیشتر در ۱۸ دلو/ بهمن ۱۴۰۱، حمزه الفت را از غرب کابل بازداشت کرده بود. او در چهارم اسد/ مرداد ۱۴۰۳ پس از تحمل یک‌ونیم سال زندان آزاد شد و سپس به ایران رفت.

او اما پس از چند ماه از ایران بازگشت و در ۲۵ جدی/ دی ۱۴۰۳ به خانواده خود خبر داد که از بامیان به طرف نیلی، مرکز ولایت دایکندی حرکت کرده است.

در گزارش‌ها آمده است که در مرکز نیلی در یک هتل در بازار خدیر او با دو عضو استخبارات مواجه شد و در جریان گریز و فرار و تیراندازی افراد طالبان زخمی شد.

 یک روزنامه‌نگار نزدیک به این چهره فعال مدنی به افغانستان اینترنشنال گفت الفت ساعاتی قبل از پخش خبر مرگش، به او پیام داده و گفته بود در حمله طالبان زخمی شده است.

این روزنامه‌نگار متنی منسوب به حمزه الفت را با افغانستان اینترنشنال به اشتراک گذاشت. در این پیام آمده است: «طالبان به من حمله کردند تا مرا دستگیر کنند. من فرار کردم، اما به من شلیک کردند و اکنون زخمی شده‌ام». وی همچنین افزود که «در یک کوه پنهان شده‌ام، وضعیت من اضطراری است و فقط دو روز غذا دارم. به محض امکان، به کمک نیاز دارم.»

منبع نزدیک به حمزه الفت همچنین از گفت‌وگوی تلفنی خود با این فعال حقوق بشر خبر داد و گفت که حمزه الفت به او گفته است که گلوله طالبان به ناحیه‌ای پایین‌تر از زانو اصابت کرده و او تلاش کرده تا با استفاده از یخ، برف و بنداژ خونریزی را متوقف کند.

سرانجام حمزه الفت شب ۲۹ جدی/ دی ۱۴۰۳ در زادگاهش در اثر زخم‌های ناشی از اصابت گلوله طالبان جان خود را از دست داد.

دو سال زندان برای یک روزنامه‌نگار

حمید فرهادی، روزنامه‌نگار مدتی پس از اخراج از ایران در ۱۳ سنبله/ شهریور ۱۴۰۳ از کابل بازداشت و سپس از سوی یک دادگاه طالبان به دو سال زندان محکوم شد.

حمید فرهادی در حال حاضر در بگرام زندانی است.

براساس اعلامیه‌ عفو بین‌الملل، طالبان این خبرنگار را به اتهام تهیه گزارش در مورد ممنوعیت آموزش دختران برای روزنامه اطلاعات روز به زندان محکوم کرده‌ است.

این نهاد گفته است که آقای فرهادی در جریان بازجویی از سوی طالبان با رفتار نادرست، از جمله نگهداری در سلول انفرادی قرار گرفته و در نتیجه سلامت روان او به‌شدت آسیب دیده است.

نزدیکان حمید فرهادی می‌گویند این روزنامه‌نگار پس از تحولات اسد/ مرداد ۱۴۰۰ به ایران پناه برد. با این حال او پس از فشارهای فزاینده در ایران در اواخر ۲۰۲۲ مجبور شد به کابل برگردد و به زندان طالبان افتاد.

زنان به کشوری اخراج می‌شوند که انسان‌زدایی می‌شوند

فلیپو گراندی، کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان روز پنجشنبه ۱۵ عقرب/ آبان ۱۴۰۴ در کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفت ایران و پاکستان مهاجران افغان را به کشوری اخراج می‌کنند که در آن نقض گسترده حقوق بشر و تبعیض به‌ویژه علیه زنان وجود دارد.

روشن نیست که چند درصد از یک‌ونیم میلیون افغانی که امسال از ایران خارج شدند زنان بودند. اما از ماه می ۲۰۲۵ به اینسو، جمهوری اسلامی ایران اخراج خانواده‌ها (به‌شمول زنان و کودکان) را افزایش بخشید. پیش از آن تهران بیشتر مردان جوان و مجرد را اخراج می‌کرد.

براساس گزارش سازمان بین‌المللی مهاجرت در شش ماه (بین جنوری تا می ۲۰۲۵) ایران بیش از ۴۵۰ هزار افغان را اخراج کرد. در این میان ۳۰ هزار و ۲۶۶ خانواده حضور داشتند. در این گزارش آمده است در میان کسانی که با خانواده بازگشتند، ترکیب جنسیتی و سنی به شکل زیر بود:

۲۸ درصد زنان، ۴۶ درصد کودکان و ۲۶ درصد مردان.

کودکان دختر اخراج‌شده بالاتر از صنف شش از حق آموزش محروم می‌شوند. دختران همچنان نمی‌توانند به دانشگاه‌ بروند و دسترسی به آموزش محدود شده است. زنان بدون همراه مرد (محرم) اجازه حضور در اماکن عمومی، مغازه‌ها یا حتی شفاخانه‌‌ها را ندارند. زنان اجازه ندارند به مشاغل عمومی بپیوندند و عملاً از نیروی کار محروم شده‌اند.  در آخرین مورد طالبان در ولایت هرات، در غرب افغانستان به بهانه نداشتن برقع جلو ورود پزشکان، پرستاران و بیماران به شفاخانه‌ها را گرفته است.